خدمات مشاوره و روانشناسي
ارائه مطالب مرتبط با روانشناسي و آنچه كه بتواند لحظاتي هرچند كوتاه موجبات دل آرامي را فراهم آورد.
سه شنبه 5 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 7:11 ::  نويسنده : اصغري
كمي وقت بگذاريم، با خود خلوتي كنيم و به اين نكات كمي، فقط و فقط كمي فكر كنيم....

ادامه مطلب ...
دو شنبه 4 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 5:53 ::  نويسنده : اصغري
من كه خواندم، لذت بردم و بسيار چيزها آموختم....

ادامه مطلب ...
یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 7:37 ::  نويسنده : اصغري

Have a goal and start working to fulfill your dream.

Or else, some day someone will put you in work to fulfill their dream.

 

Look at this file and enjoy it:

Download link:

 

http://wikisend.com/download/237056/see the goal.PPS

 

شنبه 2 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 6:1 ::  نويسنده : اصغري

هندویی عقربی را دید که در آب برای نجات خویش دست و پا می‌زند...

هندو به قصد کمک دستش را به طرف عقرب دراز کرد اما عقرب تلاش کرد تا نیشش بزند!

با این وجود مرد هنوز تلاش می‌کرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد اما عقرب

دوباره سعی کرد او را نیش بزند!!!

مردی در آن نزدیکی به او گفت: چرا از نجات عقربی که مدام نیش می‌زند دست نمی‌کشی؟!

هندو گفت: عقرب به اقتضای طبیعتش نیش می‌زند طبیعت عقرب نیش زدن است و

طبیعت من عشق ورزیدن...

چرا باید از طبیعت خود که عشق ورزیدن است فقط به علت این که طبیعت عقرب

نیش زدن است دست بکشم؟!

هیچ‌گاه از عشق ورزیدن دست نکش همیشه خوب باش حتی اگر اطرافیانت نیش بزنند...

یک شنبه 1 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 7:36 ::  نويسنده : اصغري

این یك ماجرای واقعی است:

سالها پیش در كشور آلمان، زن و شوهری زندگی می‌كردند. آنها هیچ‌گاه صاحب فرزندی نمی‌شدند. یك روز كه برای تفریح به اتفاق هم از شهر خارج شده و به جنگل رفته

بودند، ببر كوچكی در جنگل، نظر آنها را به خود جلب كرد.

مرد معتقد بود: نباید به آن بچه ببر نزدیك شد. به نظر او ببر مادر جایی در همان حوالی فرزندش را زیر نظر داشت. پس اگر احساس خطر می‌كرد به هر دوی آنها حمله مي‌كرد و صدمه می‌زد.

اما زن انگار هیچ یك از جملات همسرش را نمی‌شنید، خیلی سریع به سمت ببر رفت و بچه ببر را زیر پالتوی خود به آغوش كشید، دست همسرش را گرفت و گفت: عجله كن!

ما باید همین الآن سوار اتومبیلمان شویم و از اینجا برویم.

آنها به آپارتمان خود باز گشتند و به این ترتیب ببر كوچك ' عضوی از ا عضای این خانواده‌ی كوچك شد و آن دو با یك دنیا عشق و علاقه به ببر رسیدگی می‌كردند.

سالها از پی هم گذشت و ببر كوچك در سایه‌ی مراقبت و محبت‌های آن زن و شوهر حالا تبدیل به ببر بالغی شده بود كه با آن خانواده بسیار مأنوس بود.

در گذر ایام، مرد درگذشت و مدت زمان كوتاهی پس از این اتفاق، دعوتنامه‌ی كاری برای یك مأموریت شش ماهه در مجارستان به دست آن خانم رسید.

زن با همه دلبستگی بی‌اندازه‌ای كه به ببری داشت كه مانند فرزند خود با او مأنوس شده بود، ناچار شده بود شش ماه كشور را ترك كند و از دلبستگی‌اش دور شود.

پس تصمیم گرفت: ببر را برای این مدت به باغ‌وحش بسپارد.در این مورد با مسوولان باغ‌وحش صحبت كرد و با تقبل كل هزینه‌های شش ماهه، ببر را با یك دنیا دلتنگی

به باغ‌وحش سپرد و كارتی از مسوولان باغ‌وحش دریافت كرد تا هر زمان كه مایل بود، بدون ممانعت و بدون اخذ بلیت به دیدار ببرش بیاید.

دوری از ببر' برایش بسیار دشوار بود.

روزهای آخر قبل از مسافرت، مرتب به دیدار ببرش می‌رفت و ساعتها كنارش می‌ماند و از دلتنگی‌اش با ببر حرف می‌زد. سرانجام زمان سفر فرا رسید و زن با یك دنیا

غم دوری، با ببرش وداع كرد.

بعد از شش ماه كه مأموریت به پایان رسید، وقتی زن بی‌تاب و بی‌قرار به سرعت خودش را به باغ‌وحش رساند، در حالی كه از شوق دیدن ببرش فریاد می‌زد: عزیزم

عشق من، من برگشتم، این شش ماه دلم برایت یك ذره شده بود، چقدر دوریت سخت بود، اما حالا من برگشتم و در حین ابراز این جملات مهر‌آمیز، به سرعت در

قفس را گشود: آغوش را باز كرد و ببر را با یك دنیا عشق و محبت و احساس در آغوش كشید.

ناگهان، صدای فریادهای نگهبان قفس، فضا را پر كرد: نه، بیا بیرون، بیا بیرون: این ببر تو نیست. ببر تو بعد از اینكه اینجا رو ترك كردی، بعد از شش روز

از غصه دق كرد و مرد. این یك ببر وحشی گرسنه است.

اما دیگر برای هر تذكری دیر شده بود.

ببر وحشی با همه عظمت و خوی درندگی ' میان آغوش پر محبت زن ' مثل یك بچه گربه ' رام و آرام بود.

اگرچه ببر مفهوم كلمات مهر‌آمیزی را كه زن به زبان آلمانی ادا كرده بود، نمی‌فهمید، اما محبت و عشق چیزی نبود كه برای دركش نیاز به دانستن زبان و رسم و

رسوم خاصی باشد. چرا كه عشق آنقدر عمیق است كه در مرز كلمات محدود نشود و احساس آنقدر متعالی است كه از تفاوت نوع و جنس فرا رود.

 

برای هدیه كردن محبت، یك دل ساده و صمیمی كافی است، تا از دریچه‌ی یك نگاه پر‌مهر، عشق را بتاباند و مهر را هدیه كند.

 عشق و محبت آنقدر نافذ است كه تمام فصل سرمای یاس و نا امیدی را در چشم بر‌هم زدنی بهار كند.

 عشق یكی از زیباترین معجزه‌های خلقت است بطوری که هر جا رد پا و اثری از آن به جا مانده، تفاوتی درخشان و ستودنی، چشم‌گیر است.

محبت همان جادوی بی‌نظیری است كه روح تشنه و سرگردان بشر را سیراب می‌كند و لذتی در عشق ورزیدن هست كه در طلب آن نیست.

بیا بی قید و شرط عشق ببخشیم تا از انعكاسش كل زندگیمان نور باران و لحظه لحظه ی عمر شیرین و ارزشمند گردد.

در كورترین گره‌ها، تاریكترین نقطه‌ها، مسدودترین راهها، عشق بی‌نظیرترین معجزه‌ی راه گشاست.

مهم نیست دشوارترین مسأله‌ی پیش روی تو چیست، ماجرای فوق را به خاطر بسپار و بدان سرسخت‌ترین قفلها با كلید عشق و محبت گشودنی است.

جمعه 1 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 5:53 ::  نويسنده : اصغري

اهالی کره جنوبی برای سوگواری و نگهداری مردگان خود راه جدیدی یافته‌اند.

سوزاندن مردگان و تبدیل خاکستر آنها به سنگهای شبه‌جواهر راه جدیدیست که

کره‌ای ها برای بزر‌گداشت مردگانشان و نگهداری آنها در کنار خودشان کشف

کرده‌اند. به دلیل صرفه جویی فضا دولت اعلام کرد که مردم مردگانشان را

دیگر دفن نکنند و آنها را بسوزانند. در سال 2000 از هر 10 مرده فقط 3 نفر

آنها دفن شدند و 7 نفر آنها سوزانده شدند. هم اکنون چندین شرکت تجاری در

سئول تبدیل خاکستر مردگان به سنگهای آبی و سبز را برعهده دارند. مدیر یکی

از این شرکتها می‌گوید: سوزاندن مردگان اگرچه سبب صرفه جویی

در فضا می‌شود اما نگهداری خاکستر آنها هم مشکلات خودش را دارد. خاکستر

می‌تواند فاسد شود و یا رطوبت به خود جذب کند و

 یا بو بگیرد . اما دانه‌های

شبه‌جواهر هیچ‌وقت فاسد نمی‌شوند, رطوبت تأثیری در آنها ندارد و هیچ‌وقت بو

نمی‌گیرند.

در یک فرآینده 90 دقیقه‌ای خاکسترها در دمای ما‌فوق بالا ذوب شده و

کریستالایز شده و به شکل بلور جامد و سخت درمی‌آیند. رنگ دانه‌های تولید

شده اغلب به رنگ آبی، سبز است، اما گاهی اوقات هم برخی از آنها به

رنگهای دیگری مانند رنگ صورتی، بنفش و سیاه و سفید تبدیل می‌شوند.

خاکستر هر نفر می‌تواند به 4 تا 5 فنجان سنگ شبه‌جواهر  تبدیل  شود اما

در صورتی که متوفی جوان باشد بدلیل تراکم بالای استخوانها حتی تا 8 فنجان

سنگ شبه‌جواهر از آن تولید می‌شود.

اکنون اهالی کره بجای نگهداری خاکستر مردگان آنها را در دانه‌های سبز،

آبی که بر روی پارچه ابریشمی در یک کوزه یا ظرف سرامیکی نگهداری می‌شود

روی یک میز می‌گذارند.

برخی از شرکتها می‌گویند اضافه نمودن برخی مواد معدنی خاص به خاکستر

مردگان می‌تواند به تولید دانه‌های شبه‌جواهر گردتر در دما و زمان کمتر

منجر شود. اما یکی ازین شرکتها ادعا می‌کند که او این دانه‌ها را تنها با

خاکستر خالص مردگان و بدون اضافه کردن هیچ نوع مواد معدنی دیگر می‌سازد.

کیم  طراح این کار با  نبش قبر پدرش استخوانهای او را  سوزانده و تبدیل به

این مهره‌ها کرده است. او حتی تعدادی از مهره‌ها را در اتومبیل، یا قفسه

کتاب خود نگهداری می‌کند و برخی از آنها را به 5 دختر خود هدیه داده است.

او اعلام نمود که قصد دارد سال آینده قبر مادرش را هم نبش نموده و

استخوانهای باقیمانده مادرش را هم به مهره‌های سنگی شبه‌جواهر تبدیل کند.

او همچنین به دخترانش وصیت نموده که بعد از مرگ حتما" او را بسوزانند و

خاکسترش را به مهره تبدیل کنند.

چهار شنبه 30 فروردين 1391برچسب:, :: 11:24 ::  نويسنده : اصغري

طبيعت حقيقي يک قلب تنها زماني مشخص مي‌شود که به

چيزي به ظاهر بدون جذابيت پاسخ بدهد....



ادامه مطلب ...
پنج شنبه 29 فروردين 1391برچسب:, :: 8:26 ::  نويسنده : اصغري

كم‌كم تفاوت ظرفيت ميان نگه‌داشتن يك دست و زنجير كردن يك روح را يادخواهي گرفت

اين كه عشق تكيه‌كردن نيست

و رفاقت، اطمينان خاطر

و هديه‌هاي عهد و پيمان معني نمي‌دهند

و شكست‌هايت را خواهي پذيرفت

سرت را بالا خواهي گرفت با چشم‌هاي باز 

و يادميگيري كه همه‌ي راه‌هايت را هم امروز بسازي

كه خاك فردا براي خيال‌هاي مطمئن نيست

و آينده امكاني براي سقوط به ميانه‌ي نزاع در خود دارد

كم‌كم ياد مي‌گيري 

كه حتي نور خورشيد مي‌سوزاند اگر زياد آفتاب بگيري 

بعد باغ خود را مي‌كاري و روحت را زينت مي‌دهي

به جاي ان كه منتظر كسي باشي تا برايت گل بياورد 

و ياد مي‌گيري كه مي‌تواني تحمل كني 

كه محكم هستي

كه خيلي مي‌ارزي 

و مي‌آموزي و مي‌آموزي 

با هر خداحافظي 

ياد مي‌گيري....!

 

«خورخه لوييس بورخس»

 

سه شنبه 29 فروردين 1391برچسب:, :: 8:3 ::  نويسنده : اصغري

گاندی رهبر فقید هندوستان با قطار در حال مسافرت بود...

به علت بی‌توجهی، یک لنگه از کفشهای نو او، که به تازگی خریده بود از پنجره‌ی قطار بیرون افتاد.

 

گاندی بلافاصله لنگه‌ی دیگر کفشش را هم بیرون انداخت.

مسافران دیگر با تعجب به او نگاه کردند و علت این کارش را پرسیدند.

او با لبخندی رضایت‌بخش گفت: "یک لنگه کفش نو برای من بی‌مصرف است،

ولی اگر کسی یک جفت کفش نو پیدا کند مطمئنا خیلی خوشحال خواهد شد".

خوشبختی یگانه چیزی است که می‌توانیم بی آنکه خود داشته باشیم،

دیگران را از آن برخوردار کنیم.  

پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 8:9 ::  نويسنده : اصغري

مردی در کنار ساحل دورافتاده‌ای قدم می‌زد. مردی را در فاصله‌ای دور می‌بیند که مدام خم می‌شود و چیزی را از روی زمین برم‌یدارد و داخل اقیانوس پرتاب می‌کند. نزدیکتر

می‌شود، می‌بیند مردی بومی صدفهایی را که به ساحل افتاده‌اند را در آب می‌اندازد.-

         صبح بخیر رفیق، خیلی دلم می‌خواهد بدانم چه می‌کنی؟

         این صدفها را در داخل اقیانوس می‌اندازم. الان موقع مد دریاست و مد این صدف ها را به ساحل دریا آورده و اگر آنها را توی آب نیندازم از کمبود اکسیژن

خواهند مرد.

         دوست من! حرف تو را می‌فهمم ولی در این ساحل هزاران صدف این شکلی وجود دارد، تو که نمي‌توانی آنها را به آب برگردانی خیلی زیاد هستند و تازه همین یک

ساحل نیست. نمی‌بینی کار تو هیچ فرقی در اوضاع ایجاد نمی‌کند؟

مرد بومی لبخندی زد و خم شد و دوباره صدفی برداشت و به داخل دریا انداخت

و گفت: "برای این یکی اوضاع فرق کرد."

از خودمان آغاز کنیم.

 

چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 7:52 ::  نويسنده : اصغري

اسکندر مقدونی، هنگامی که در یکی از شهرهای ایران از گورستان عبور می‌کرد از مشاهده سنگ قبرها بشدت متعجب شد. پیرمردی که آنجا بود را خطاب قرار داد و پرسید که چرا در شهر شما همه مردم در سنین کودکی یا نوجوانی می‌میرند؟ و به سنگ قبرها اشاره کرد که روی آنها نام متوفی و مدت زندگی او را نوشته بود و همه عدد ها بین یک تا ده بود
پیرمرد سری تکان داد و گفت در شهر ما رسم بر این است که بجای عمر طبیعی افراد، میزانی که شخص در عمرش گناه نکرده است را بعنوان عمر واقعی و ارزشمند او حساب می‌کنیم، هر کسی در آخر عمرش، روزهایی که مرتکب گناه نشده را می شمرد و حساب مي‌کند که چند سال می شود، اگر بطور مثال جمع همه روزهای بدون گناه بشود دو سال، ما روی سنگ قبر او می‌نویسیم "مدت زندگی 2 سال. اسکندر کمی در خود فرو رفت و از پیر مرد پرسید اگر اسکندر کبیر در شهر شما بمیرد، روی سنگ قبر او چه خواهید نوشت؟ آن مرد روشن ضمیر پاسخ داد روی سنگ قبر تو می‌نویسیم: اسکندر،مردی که هرگز زاده نشد

 

سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب:, :: 8:33 ::  نويسنده : اصغري

فقیر به دنبال شادی ثروتمند و پولدار به دنبال ارامش زندگی فقیر است،

کودک به دنبال آزادی بزرگتر و بزرگتر به دنبال سادگی کودک است،

پیر به دنبال قدرت جوان و جوان در پی تجربه سالمند است،

آنان كه رفته‌اند در آرزوی بازگشت، و آنان كه مانده‌اند در دل رويای رفتن دارند...

خدایا، کدامین پل در کجای دنیا شکسته است که هیچکس به مقصد خود نمی‌رسد؟

ساعتها را بگذارید بخوابند. بیهوده زیستن را نیازی به شمردن نیست... 

 

 

__._,_.___

__,_._,___

فقیر به دنبال شادی ثروتمند و پولدار به دنبال ارامش زندگی فقیر است،

کودک به دنبال آزادی بزرگتر و بزرگتر به دنبال سادگی کودک است،

پیر به دنبال قدرت جوان و جوان در پی تجربه سالمند است،

آنان كه رفته‌اند در آرزوی بازگشت، و آنان كه مانده‌اند در دل رويای رفتن دارند...

خدایا، کدامین پل در کجای دنیا شکسته است که هیچکس به مقصد خود نمی‌رسد؟

ساعتها را بگذارید بخوابند. بیهوده زیستن را نیازی به شمردن نیست... 

 

__._,_.___

__,_._,___

 

 

 

 

یک شنبه 20 فروردين 1391برچسب:life,life steps, :: 5:34 ::  نويسنده : اصغري

Just three keys to enjoy life:

CONTROL your emotions

Look for ALTERNATIVE solutions

DELETE the situations which give you unnecessary tension.

 

Download link:

http://wikisend.com/download/395474/life steps.PPS

 

 

شنبه 19 فروردين 1391برچسب:Friend,be a friend, :: 8:4 ::  نويسنده : اصغري

Friends are special treasures of the heart.

They make you feel loved, needed and secured.

Its often not said, but felt.

To have a friend, be a friend

says this show.

 

Download link:

http://wikisend.com/download/248224/be_a_friend.ppsx

 

جمعه 18 فروردين 1391برچسب:آرامش درون,رازهاي آرامش درون,روانشناسي, :: 7:31 ::  نويسنده : اصغري
رازهاي آرامش درون از نظر شما چيست؟

ادامه مطلب ...

کودکان معمولا خود‌محور هستند. اما این ویژگی دائمی نیست و از ضغف شخصیتی
نشأت نمی‌گیرد، بلکه تنها به دلیل این است که آن بخش مغز که مسئول کنترل
بر رفتار است
در دوران کودکی هنوز توسعه نیافته است.

برخورد عادلانه در فرد چگونه شکل می‌گیرد؟ این پرسشی نیست که تنها ذهن
فیلسوفان را به خود مشغول می‌کند. دانشمندان نیز به دنبال ریشه‌های این
رفتار پسندیده هستند.
در حالی که بزرگسالان می‌توانند چیزی را به طور عادلانه میان چند نفر
تقسیم کنند، اما کودکان معمولا تنها به خود فکر می‌کنند و بهترین و
بیشترین را برای خود
می‌خواهند. توانایی برخورد عادلانه چگونه شکل می‌گیرد.

خودخواهی کودکان به این دلیل نیست که نمی‌توانند ویژگی بخشندگی را در خود
پرورش دهند یا با آن آشنایی ندارند. نیکولاس اشتاین‌بایس (Nikolaus
Steinbeis)، روانشناس
آلمانی از موسسه ماکس پلانک در جریان پژوهشی متوجه شد که مغز در دوران
کودکی هنوز به آن حد از تکامل نرسیده که بتواند تصمیمی عادلانه بگیرد.

هنر تقسیم کردن
اشتاین‌بایس با بکار بردن نظریه بازی، رفتار استراتژیک را بین ۱۴۶ کودک
در سنین ۶ تا ۱۴ سال بررسی کرده است. نظریه بازی شاخه‌ای از ریاضیات
کاربردی است و تلاش
می‌کند تا رفتار ریاضی در یک موقعیت استراتژیک را مدل‌سازی کند. این
موقعیت زمانی پدید می‌آید که موفقیت فرد وابسته به راه‌بردهایی باشد که
دیگران انتخاب می‌کنند.

افسردگي بر روي كليه جنبه هاي زندگي تأثير دارد....

ادامه مطلب ...
سه شنبه 15 فروردين 1391برچسب:pps file,any thing can teach us, :: 5:20 ::  نويسنده : اصغري

Life is made up, not of great sacrifices or duties

but of little things in which smiles and kindnesses

and small obligations given habitually.

Download link:

http://wikisend.com/download/152052/anything can teach us.pps

 

دو شنبه 14 فروردين 1391برچسب:, :: 5:53 ::  نويسنده : اصغري
كمي در تنهايي بنشينيم و به اين جملات فكر كنيم....

ادامه مطلب ...
پيوندها